معنی فارسی panda
A2 /ˈpændə/پاندا، نوعی خرس است که عمدتاً در چین زندگی می‌کند و به خاطر رژیم غذایی خود که عمدتاً شامل بامبو است، مشهور است.
A bear species known for its distinctive black and white color pattern, native to China and primarily eats bamboo.
- noun
noun
معنی(noun):
The red panda (Ailurus fulgens), a small raccoon-like animal of northeast Asia with reddish fur and a long, ringed tail.
معنی(noun):
Short for giant panda.
معنی(noun):
(law enforcement) Short for panda car.
example
معنی(example):
پاندا یک خرس است که عاشق خوردن بامبو است.
مثال:
The panda is a bear that loves to eat bamboo.
معنی(example):
پانداها به خاطر خز سیاه و سفیذشان شناخته می‌شوند.
مثال:
Pandas are known for their black and white fur.
معنی فارسی کلمه panda
:
پاندا، نوعی خرس است که عمدتاً در چین زندگی می‌کند و به خاطر رژیم غذایی خود که عمدتاً شامل بامبو است، مشهور است.
