معنی فارسی panderage

B1

پاندراژ به عملی اشاره دارد که در آن شخص به دنبال جلب رضایت دیگران است، معمولاً با زبانی شیرین.

The act of catering to or gratifying others, often for personal gain.

example
معنی(example):

پاندراژ او به جمعیت در سخنرانی‌اش مشهود بود.

مثال:

His panderage to the crowd was evident in his speech.

معنی(example):

پاندانژ سیاستمدار توسط رسانه‌ها مورد انتقاد قرار گرفت.

مثال:

The politician's panderage was criticized by the media.

معنی فارسی کلمه panderage

: معنی panderage به فارسی

پاندراژ به عملی اشاره دارد که در آن شخص به دنبال جلب رضایت دیگران است، معمولاً با زبانی شیرین.