معنی فارسی pandying

B1

پاندی کردن، عمل بازی کردن و ابراز شادی به صورت غیررسمی و شاداب است.

To play around in a carefree and joyful manner.

example
معنی(example):

او در حیاط پاندی می‌کرد و از هوای زیبا لذت می‌برد.

مثال:

He was pandying around the yard, enjoying the beautiful weather.

معنی(example):

پاندی می‌کردن یک روش شاد برای ابراز شادی و بازیگوشی است.

مثال:

Pandying is a fun way to express joy and playfulness.

معنی فارسی کلمه pandying

: معنی pandying به فارسی

پاندی کردن، عمل بازی کردن و ابراز شادی به صورت غیررسمی و شاداب است.