معنی فارسی panegyrized
C2به معنای ستایش کردن یا تمجید کردن در یک محفل عمومی.
Publicly praised or celebrated.
- verb
verb
معنی(verb):
To praise, especially in an eloquent speech or in writing.
example
معنی(example):
رهبر بزرگ توسط تاریخ‌نگاران به خاطر دستاوردهایش ستایش شد.
مثال:
The great leader was panegyrized by historians for his achievements.
معنی(example):
او در چندین مقاله به خاطر تحقیقات نوآورانه‌اش ستایش شد.
مثال:
She was panegyrized in several articles for her groundbreaking research.
معنی فارسی کلمه panegyrized
:
به معنای ستایش کردن یا تمجید کردن در یک محفل عمومی.
