معنی فارسی panfuls

B1

ظرفیتی که یک قابلمه می‌تواند نگه دارد، می‌تواند به عنوان یک واحد اندازه‌گیری برای محتوای مایع یا جامد در یک قابلمه نیز مورد استفاده قرار گیرد.

The quantity that a pan can hold, often used as a unit of measurement for cooking.

example
معنی(example):

او قابلمه‌ها را با سبزیجات برای خورشت پر کرد.

مثال:

She filled the panfuls with vegetables for the stew.

معنی(example):

ما به سه قابلمه خمیر برای تهیه کیک نیاز داشتیم.

مثال:

We needed three panfuls of batter to make the cake.

معنی فارسی کلمه panfuls

: معنی panfuls به فارسی

ظرفیتی که یک قابلمه می‌تواند نگه دارد، می‌تواند به عنوان یک واحد اندازه‌گیری برای محتوای مایع یا جامد در یک قابلمه نیز مورد استفاده قرار گیرد.