معنی فارسی panging
B1پانگینگ، احساس غم و دلتنگی برای چیزی که در گذشته بوده است.
A feeling of deep longing or nostalgia for something from the past.
- VERB
example
معنی(example):
او دلتنگ خاطرات کودکیاش بود.
مثال:
She was panging for her childhood memories.
معنی(example):
این آهنگ او را دلتنگ خانه کرد.
مثال:
The song made him feel panging for home.
معنی فارسی کلمه panging
:
پانگینگ، احساس غم و دلتنگی برای چیزی که در گذشته بوده است.