معنی فارسی panglossic
C2خوشبینانه و اغراقآمیز؛ توصیف شرایط به گونهای که تنها جنبههای مثبت آن دیده میشود.
Optimistic and exaggerated; describing situations in a way that only highlights positive aspects.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اظهارات پانگلاسیان او معمولاً باعث ناراحتی برخی شنوندگان میشد.
مثال:
Her panglossic remarks tended to irritate some listeners.
معنی(example):
او به صورت پانگلاسی برای توضیح میداد که چرا همه چیز خوب خواهد شد.
مثال:
In a panglossic tone, he explained why everything would turn out fine.
معنی فارسی کلمه panglossic
:
خوشبینانه و اغراقآمیز؛ توصیف شرایط به گونهای که تنها جنبههای مثبت آن دیده میشود.