معنی فارسی panicked/panicked
B1دچار وحشت شدن، حالتی از ترس و اضطراب شدید که معمولاً در مواقع بحران یا اضطراری اتفاق میافتد.
To feel or cause someone to feel sudden uncontrollable fear or anxiety.
- VERB
example
معنی(example):
او زمانی که فهمید کیف پولش را گم کرده است، دچار وحشت شد.
مثال:
She panicked when she realized she lost her wallet.
معنی(example):
او در حین تمرین آتشسوزی دچار وحشت شد و از ساختمان بیرون دوید.
مثال:
He panicked during the fire drill and ran out of the building.
معنی فارسی کلمه panicked/panicked
:دچار وحشت شدن، حالتی از ترس و اضطراب شدید که معمولاً در مواقع بحران یا اضطراری اتفاق میافتد.