معنی فارسی panicky

B1

وحشت‌زده، حالتی از نگرانی یا ترس غیرقابل کنترل.

Characterized by or experiencing panic.

adjective
معنی(adjective):

In a state of panic.

example
معنی(example):

او وقتی به امتحان پیش‌رو فکر می‌کرد دچار احساس وحشت شد.

مثال:

She felt panicky when she thought about the upcoming exam.

معنی(example):

رفتار وحشت‌زده او همه را در اطرافش نگران کرد.

مثال:

His panicky behavior worried everyone around him.

معنی فارسی کلمه panicky

: معنی panicky به فارسی

وحشت‌زده، حالتی از نگرانی یا ترس غیرقابل کنترل.