معنی فارسی panionian

B2

پانیونی، صفتی برای توصیف مرتبط با منطقه پانیونیا.

Relating to or characteristic of the region of Panionia.

example
معنی(example):

فرهنگ پانیونی غنی و متنوع بود.

مثال:

The panionian culture was rich and diverse.

معنی(example):

بسیاری از آثار باستانی پانیونی کشف شده‌اند.

مثال:

Many panionian artifacts have been discovered.

معنی فارسی کلمه panionian

: معنی panionian به فارسی

پانیونی، صفتی برای توصیف مرتبط با منطقه پانیونیا.