معنی فارسی panna
B2نوعی خامه نرم ایتالیایی که معمولاً در دسرها و سسها استفاده میشود.
Italian soft cream often used in desserts and sauces.
- NOUN
example
معنی(example):
شناسپز پانا را اضافه کرد تا شیرینی سس را افزایش دهد.
مثال:
The chef added panna to enhance the creaminess of the sauce.
معنی(example):
یک قاشق پانا میتواند هر دسر را لوکس کند.
مثال:
A dollop of panna can make any dessert feel luxurious.
معنی فارسی کلمه panna
:
نوعی خامه نرم ایتالیایی که معمولاً در دسرها و سسها استفاده میشود.