معنی فارسی pannam

B1

استفاده از المان‌ها یا ویژگی‌ها برای توسعه شخصیت‌ها در داستان.

The use of elements or traits to develop characters in narratives.

example
معنی(example):

نویسنده از پانا‌م برای ایجاد شخصیت‌های جذاب استفاده کرد.

مثال:

The writer used pannam to create engaging characters.

معنی(example):

در داستان‌گویی، پانا‌م می‌تواند به طور قابل توجهی داستان را شکل دهد.

مثال:

In storytelling, pannam can shape the plot significantly.

معنی فارسی کلمه pannam

: معنی pannam به فارسی

استفاده از المان‌ها یا ویژگی‌ها برای توسعه شخصیت‌ها در داستان.