معنی فارسی panoramically
B2به صورت پانورامیک به معنای ارائه یا توصیف چیزی به‌طور کلی و با دید وسیع است.
In a manner that provides a wide or comprehensive view.
- ADVERB
example
معنی(example):
دره به‌طور پانورامیک در برابر ما قرار داشت و زیبایی‌اش را به نمایش می‌گذاشت.
مثال:
The valley was panoramically laid out before us, showcasing its beauty.
معنی(example):
او منظره را به صورت پانورامیک توصیف کرد، گویی خودمان آن را می‌دیدیم.
مثال:
She described the scenery panoramically, as if we were seeing it ourselves.
معنی فارسی کلمه panoramically
:
به صورت پانورامیک به معنای ارائه یا توصیف چیزی به‌طور کلی و با دید وسیع است.
