معنی فارسی paper girl
A2دختری که وظیفه توزیع روزنامهها را بر عهده دارد.
A girl who delivers newspapers, usually in the early morning.
- NOUN
example
معنی(example):
دختر کاغذی هر روز صبح روزنامهها را توزیع میکرد.
مثال:
The paper girl delivered newspapers every morning.
معنی(example):
یک دختر کاغذی را میتوان در حال دوچرخهسواری در خیابان دید.
مثال:
A paper girl can be seen riding her bike on the street.
معنی فارسی کلمه paper girl
:
دختری که وظیفه توزیع روزنامهها را بر عهده دارد.