معنی فارسی papilliferous
B2پاپیلم دار به ساختارهایی اطلاق میشود که دارای پاپیلها هستند و نقش خاصی در موجود زنده بازی میکنند.
Having or producing papillae; characteristic of certain organisms or plant parts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختارهای پاپیلم دار در گیاه مسئول تولید گلها هستند.
مثال:
The papilliferous structures in the plant are responsible for the production of flowers.
معنی(example):
برخی از نرمتنان دارای اندامهای پاپیلم دار هستند که به آنها در تغذیه کمک میکند.
مثال:
Some mollusks have papilliferous appendages that help them in feeding.
معنی فارسی کلمه papilliferous
:
پاپیلم دار به ساختارهایی اطلاق میشود که دارای پاپیلها هستند و نقش خاصی در موجود زنده بازی میکنند.