معنی فارسی papistries
B1مجموعهای از اعتقادات یا شیوههای مرتبط با پاپیسم.
Different systems of beliefs or practices associated with the papacy.
- NOUN
example
معنی(example):
پاپیستهای مختلف در سراسر اروپا بسیار متفاوت بودند.
مثال:
The different papistries varied greatly across Europe.
معنی(example):
او در سخنرانیاش پاپیستهای مختلف را توضیح داد.
مثال:
He explained the various papistries in his lecture.
معنی فارسی کلمه papistries
:
مجموعهای از اعتقادات یا شیوههای مرتبط با پاپیسم.