معنی فارسی pappies

B1

پاپی به معنای نسخه‌ای غیررسمی از پدربزرگ یا پدر است که به گرمی و محبت مشهور است.

An affectionate term for grandfathers, often used endearingly.

noun
معنی(noun):

Father

معنی(noun):

Grandfather

example
معنی(example):

پاپی‌ها بعدازظهر را با نوه‌های خود بازی کردند.

مثال:

The pappies spent the afternoon playing with their grandchildren.

معنی(example):

پاپی‌ها معمولاً داستان‌های زیادی برای گفتن دارند.

مثال:

Pappies often have many stories to share.

معنی فارسی کلمه pappies

: معنی pappies به فارسی

پاپی به معنای نسخه‌ای غیررسمی از پدربزرگ یا پدر است که به گرمی و محبت مشهور است.