معنی فارسی papyrological
B1پاپیروشناسی، علم بررسی و مطالعه متون و آثار موجود بر روی پاپیروس.
The study of written texts on papyrus, especially in relation to ancient history.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مطالعات پاپیروشناسی به ما کمک میکند تا متون باستانی را بهتر درک کنیم.
مثال:
Papyrological studies help us understand ancient texts better.
معنی(example):
او کتابی دربارهی یافتههای پاپیروشناسی در منطقه نوشت.
مثال:
He wrote a book on papyrological findings in the region.
معنی فارسی کلمه papyrological
:
پاپیروشناسی، علم بررسی و مطالعه متون و آثار موجود بر روی پاپیروس.