معنی فارسی parablastic
B1نوعی ساختار یا شکل که در آن الگوهای بزرگ، شبیه به پارابل (یا هذلولی) وجود دارد.
Referring to a structure or concept that resembles a parable or parabola.
- OTHER
example
معنی(example):
ساختار پارابلستیک در این اثر هنری جالب است.
مثال:
The parablastic structure in the artwork is fascinating.
معنی(example):
در زیستشناسی، سلولهای پارابلستیک ویژگیهای منحصر به فردی دارند.
مثال:
In biology, parablastic cells have unique characteristics.
معنی فارسی کلمه parablastic
:
نوعی ساختار یا شکل که در آن الگوهای بزرگ، شبیه به پارابل (یا هذلولی) وجود دارد.