معنی فارسی parachronistic

B1

پاراکرونیک به ویژگی‌هایی اشاره دارد که ناهماهنگ یا ناهمزمان با زمان خود هستند.

Referring to characteristics that are incongruous or out of sync with their time.

example
معنی(example):

لباس او پاراکرونیکی بود و سبک‌های مختلفی از دهه‌های مختلف را ترکیب می‌کرد.

مثال:

His outfit was parachronistic, mixing styles from different decades.

معنی(example):

فیلم به خاطر عناصر پاراکرونیک‌اش مورد انتقاد قرار گرفت.

مثال:

The film was criticized for its parachronistic elements.

معنی فارسی کلمه parachronistic

: معنی parachronistic به فارسی

پاراکرونیک به ویژگی‌هایی اشاره دارد که ناهماهنگ یا ناهمزمان با زمان خود هستند.