معنی فارسی paracrystal
B2پاراکریستال به ساختارهایی اشاره دارد که برخی ویژگی‌های بلورین را نشان می‌دهند اما در نظم کامل نیستند.
A term used to describe structures that have some characteristics of crystals but lack long-range order.
- noun
noun
معنی(noun):
Any crystalline material that has a highly distorted lattice with unit cells of highly variable shape and size
example
معنی(example):
پاراکریستال ساختاری است که به کریستال شباهت دارد اما کاملاً منظم نیست.
مثال:
A paracrystal is a structure that resembles a crystal but is not completely ordered.
معنی(example):
دانشمندان پاراکریستال‌ها را برای درک خواص منحصر به فردشان مطالعه می‌کنند.
مثال:
Scientists study paracrystals to understand their unique properties.
معنی فارسی کلمه paracrystal
:
پاراکریستال به ساختارهایی اشاره دارد که برخی ویژگی‌های بلورین را نشان می‌دهند اما در نظم کامل نیستند.
