معنی فارسی paradeless

B1

بدون جشنواره یا رویدادهای مشابه.

Without parades or festive events.

example
معنی(example):

وضعیت بدون هیچ جشنواره‌ای احساس خنثی داشت.

مثال:

The situation felt paradeless without any celebrations.

معنی(example):

محیطی بدون جشنواره می‌تواند کسل‌کننده و بی‌روح به نظر برسد.

مثال:

A paradeless environment can seem dull and lifeless.

معنی فارسی کلمه paradeless

: معنی paradeless به فارسی

بدون جشنواره یا رویدادهای مشابه.