معنی فارسی paradisaically
B1به شیوهای بهشتی و فوقالعاده زیبا یا دلپذیر.
In a heavenly or delightful manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
باغ به طرز بهشتی زیبایی داشت و پر از گلهای عجیب و غریب بود.
مثال:
The garden was paradisaically beautiful, filled with exotic flowers.
معنی(example):
آنها تعطیلات خود را بهگونهای برنامهریزی کردند که به طرز بهشتی آرامشبخش و لذتبخش باشد.
مثال:
They planned their vacation to be paradisaically relaxing and enjoyable.
معنی فارسی کلمه paradisaically
:
به شیوهای بهشتی و فوقالعاده زیبا یا دلپذیر.