معنی فارسی paradoxicalness
B1پارادوکسالیته، خصوصیت یا کیفیتی که نشاندهندهٔ تضاد در یک مفهوم یا ایده است.
The state or quality of being paradoxical; characterized by contradictory elements.
- OTHER
example
معنی(example):
پارادوکسالیتهٔ داستان خوانندگان را مشغول نگه داشت.
مثال:
The paradoxicalness of the story kept the readers engaged.
معنی(example):
پارادوکسالیتهٔ او باعث شد که او به باورهای خود شک کند.
مثال:
His paradoxicalness made her question her own beliefs.
معنی فارسی کلمه paradoxicalness
:
پارادوکسالیته، خصوصیت یا کیفیتی که نشاندهندهٔ تضاد در یک مفهوم یا ایده است.