معنی فارسی paraenetical
B1مشاوره و راهنمایی الگوهای خاص و اصولی برای بهبود عملکرد.
Relating to or resembling paraenesis; providing guidance or advice.
- OTHER
example
معنی(example):
مشاوره پاراانتکلیک ارائهشده توسط مربی ارزشمند بود.
مثال:
The paraenetical advice given by the mentor proved invaluable.
معنی(example):
بینشهای پاراانتکلیک او به شکلگیری استراتژی تیم کمک کرد.
مثال:
His paraenetical insights helped shape the team's strategy.
معنی فارسی کلمه paraenetical
:
مشاوره و راهنمایی الگوهای خاص و اصولی برای بهبود عملکرد.