معنی فارسی paraffiner

B1

شخصی که در فرآیند پارافین کردن محصولات کار می‌کند.

A person who operates in the process of paraffin treatment for products.

example
معنی(example):

پارافینر از جدیدترین تکنولوژی برای این فرایند استفاده کرد.

مثال:

The paraffiner used the latest technology for the process.

معنی(example):

پارافینر مسئول اطمینان از کیفیت محصول است.

مثال:

The paraffiner is responsible for ensuring product quality.

معنی فارسی کلمه paraffiner

: معنی paraffiner به فارسی

شخصی که در فرآیند پارافین کردن محصولات کار می‌کند.