معنی فارسی paraglossate

B1

پاراگرلوسه، ساختاری که برای تغذیه و دستکاری مواد غذایی طراحی شده است.

Referring to structures adapted for manipulating food, especially in feeding.

example
معنی(example):

ساختار پاراگرلوسه در دستکاری غذا کمک می‌کند.

مثال:

The paraglossate structure helps in manipulating food.

معنی(example):

برخی از گونه‌ها، سازگاری‌های پاراگرلوسه‌ای برای رژیم غذایی خود دارند.

مثال:

Some species have paraglossate adaptations for their diet.

معنی فارسی کلمه paraglossate

: معنی paraglossate به فارسی

پاراگرلوسه، ساختاری که برای تغذیه و دستکاری مواد غذایی طراحی شده است.