معنی فارسی paragraphed
B1پارادهکردن، عمل تقسیم متن به بخشهای مستقل به نام پاراگراف برای راحتی خواندن و فهمیدن است.
The act of dividing text into independent sections called paragraphs for easier reading and understanding.
- verb
verb
معنی(verb):
To sort text into paragraphs.
example
معنی(example):
گزارش به خوبی پاراگرافبندی شده بود تا وضوح بیشتری داشته باشد.
مثال:
The report was well paragraphed for clarity.
معنی(example):
او یادداشتهایش را پاراگرافبندی کرد تا افکارش را سازماندهی کند.
مثال:
She paragraphed her notes to organize her thoughts.
معنی فارسی کلمه paragraphed
:
پارادهکردن، عمل تقسیم متن به بخشهای مستقل به نام پاراگراف برای راحتی خواندن و فهمیدن است.