معنی فارسی paraguayan
B1مرتبط با کشور پاراگوئه یا مردم و فرهنگ آن کشور.
Relating to or characteristic of Paraguay or its people.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرهنگ پاراگوئه در موسیقی و رقص غنی است.
مثال:
Paraguayan culture is rich in music and dance.
معنی(example):
او در نمایشگاه با یک هنرمند پاراگوئهای آشنا شد.
مثال:
She met a Paraguayan artist at the exhibition.
معنی فارسی کلمه paraguayan
:
مرتبط با کشور پاراگوئه یا مردم و فرهنگ آن کشور.