معنی فارسی paralexia
B2پارالکسی، اختلالی در درک بصری کلمات که میتواند باعث خواندن نادرست شود.
A reading disorder characterized by difficulty in reading words correctly.
- NOUN
example
معنی(example):
پارالکسی برای برخی افراد خواندن را دشوار میسازد.
مثال:
Paralexia can make reading difficult for some individuals.
معنی(example):
او در تلاش برای خواندن سریع با پارالکسی مشکل دارد.
مثال:
She struggles with paralexia when trying to read quickly.
معنی فارسی کلمه paralexia
:
پارالکسی، اختلالی در درک بصری کلمات که میتواند باعث خواندن نادرست شود.