معنی فارسی parallelepipedonal
B1مربوط به پاراللپپیدون، توصیف اشکالی با ویژگیهای مشابه به یک پاراللپپیدون.
Relating to or resembling a parallelepiped.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
معمار از طراحی پاراللپپیدونال برای ساختمان استفاده کرد.
مثال:
The architect used a parallelepipedonal design for the building.
معنی(example):
اشکال پاراللپپیدونال اغلب در معماری مدرن دیده میشوند.
مثال:
Parallelepipedonal shapes are often seen in modern architecture.
معنی فارسی کلمه parallelepipedonal
:
مربوط به پاراللپپیدون، توصیف اشکالی با ویژگیهای مشابه به یک پاراللپپیدون.