معنی فارسی parallelwise
B1بهصورت موازی، اشاره به چیدمان اشیای مختلف بهگونهای که در یک راستا باشند.
In a manner that is parallel; used to describe lines or objects arranged side by side.
- ADVERB
example
معنی(example):
دو خط بهصورت موازی برای وضوح کشیده شدند.
مثال:
The two lines were drawn parallelwise for clarity.
معنی(example):
در نمودار، خطوط بهصورت موازی مرتب شدهاند تا رابطهشان نشان داده شود.
مثال:
In the diagram, the lines are arranged parallelwise to show their relationship.
معنی فارسی کلمه parallelwise
:
بهصورت موازی، اشاره به چیدمان اشیای مختلف بهگونهای که در یک راستا باشند.