معنی فارسی parametrically
B2به صورت پارامتریک، به روشی اشاره دارد که در آن تحلیلها و توصیفها بر اساس پارامترها انجام میشود.
In a manner that involves the use of parameters.
- ADVERB
example
معنی(example):
مدل به صورت پارامتریک تنظیم شد تا دقت بیشتری داشته باشد.
مثال:
The model was adjusted parametrically to improve accuracy.
معنی(example):
دادهها میتوانند به صورت پارامتریک تنظیم شوند تا مدل پیشبینی بهتری ایجاد شود.
مثال:
Data can be fitted parametrically to create a better predictive model.
معنی فارسی کلمه parametrically
:
به صورت پارامتریک، به روشی اشاره دارد که در آن تحلیلها و توصیفها بر اساس پارامترها انجام میشود.