معنی فارسی paramiographer
B1پارامیوگرافنویس، فردی است که دادههای حاصله از پارامیوگرافی را ثبت و تجزیه و تحلیل میکند.
A person who records data in paramyography, a field related to muscle activity.
- NOUN
example
معنی(example):
یک پارامیوگرافنویس دادههای پارامیوگرافی را ثبت میکند.
مثال:
A paramiographer records paramyographic data.
معنی(example):
پارامیوگرافنویسان از تجهیزات تخصصی برای تحقیقات خود استفاده میکنند.
مثال:
Paramiographers use specialized equipment for their research.
معنی فارسی کلمه paramiographer
:
پارامیوگرافنویس، فردی است که دادههای حاصله از پارامیوگرافی را ثبت و تجزیه و تحلیل میکند.