معنی فارسی paramountly

B1

به‌صورت اساسی و یا در درجه اول به مفهوم در اولویت قرار دادن چیزی.

In the highest or most important manner.

example
معنی(example):

این تصمیم به‌شدت برای آینده ما مهم است.

مثال:

This decision is paramountly important for our future.

معنی(example):

به‌طور اساسی، ما باید ایمنی را در اولویت قرار دهیم.

مثال:

Paramountly, we must prioritize safety above all else.

معنی فارسی کلمه paramountly

: معنی paramountly به فارسی

به‌صورت اساسی و یا در درجه اول به مفهوم در اولویت قرار دادن چیزی.