معنی فارسی paranormally
B1به شیوهای که فراتر از درک عادی یا علمی باشد.
In a manner that is beyond the normal range of human experience; supernatural.
- ADVERB
example
معنی(example):
پدیدهها در طول تحقیق گزارش شدهاند که به طور پارانوما فعال بودهاند.
مثال:
The phenomena were reported to be paranormally active during the investigation.
معنی(example):
برخی از افراد ادعا میکنند که مسائل را به طور پارانوما درک میکنند، مانند دیدن وقایع قبل از وقوع آنها.
مثال:
Some individuals claim to perceive things paranormally, like seeing events before they happen.
معنی فارسی کلمه paranormally
:
به شیوهای که فراتر از درک عادی یا علمی باشد.