معنی فارسی paranucleate

B1

پارانکسلات به حالتی گفته می‌شود که در آن هسته به طور جداگانه وجود دارد.

Having characteristics or structures that are related to a specific nuclear pattern.

example
معنی(example):

سلول‌های پارانکسلات ویژگی‌هایی دارند که مختص نوع خود هستند.

مثال:

Paranucleate cells have features that are unique to their type.

معنی(example):

پژوهشگران در طول آزمایش الگوهای پارانکسلات را مشاهده کردند.

مثال:

Researchers observed paranucleate patterns during the experiment.

معنی فارسی کلمه paranucleate

: معنی paranucleate به فارسی

پارانکسلات به حالتی گفته می‌شود که در آن هسته به طور جداگانه وجود دارد.