معنی فارسی parapented

B1

پاراچت کردن به عمل پرواز با استفاده از یک پاراچت اشاره دارد.

To have flown using a parachute, typically from a height.

example
معنی(example):

او با زیبایی از دمنوش به دره پاراچت کرد.

مثال:

She parapented gracefully from the cliff into the valley.

معنی(example):

پس از اینکه آنها پاراچت کردند، به آرامی روی ساحل فرود آمدند.

مثال:

After they parapented, they landed softly on the beach.

معنی فارسی کلمه parapented

: معنی parapented به فارسی

پاراچت کردن به عمل پرواز با استفاده از یک پاراچت اشاره دارد.