معنی فارسی parasailing
B2فعالیتی تفریحی که در آن فرد در چتر نجات به یک قایق متصل می‌شود و با کشیده شدن آن بر فراز آب پرواز می‌کند.
The activity of being towed behind a vehicle while attached to a parachute, typically for recreational purposes.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To take part in the recreational activity of parasailing.
noun
معنی(noun):
A recreational activity where a person is towed behind a vehicle (usually a boat) while attached to a specially designed parachute, known as a parasail.
example
معنی(example):
پاراسلینگ در مقاصد توریستی ساحلی بسیار محبوب است.
مثال:
Parasailing is very popular in coastal tourist destinations.
معنی(example):
او هیجان پاراسلینگ بالای امواج را دوست دارد.
مثال:
He loves the thrill of parasailing above the waves.
معنی فارسی کلمه parasailing
:
فعالیتی تفریحی که در آن فرد در چتر نجات به یک قایق متصل می‌شود و با کشیده شدن آن بر فراز آب پرواز می‌کند.
