معنی فارسی paratonically
B1پاراتونیک به نوعی تعامل اشاره دارد که در آن اجزاء بهطور غیرمستقیم با یکدیگر عمل میکنند.
In a manner referring to certain indirect interactions.
- ADVERB
example
معنی(example):
عناصر در این سناریو به صورت پاراتونیک تعامل دارند.
مثال:
The elements interact paratonically in this scenario.
معنی(example):
او توضیح داد که واکنش به طور پاراتونیک اتفاق میافتد.
مثال:
He explained the reaction occurs paratonically.
معنی فارسی کلمه paratonically
:
پاراتونیک به نوعی تعامل اشاره دارد که در آن اجزاء بهطور غیرمستقیم با یکدیگر عمل میکنند.