معنی فارسی paraxonic
B1به ویژگی‌ها و کارکردهایی اطلاق می‌شود که در یک سیستم خاص تعریف شده است.
Relating to specific properties or functions within a specialized context.
- OTHER
example
معنی(example):
خصوصیات پاراکسونی برای این آزمایش ضروری است.
مثال:
Paraxonic properties are essential for this experiment.
معنی(example):
پژوهشگران روی عملکردهای پاراکسونی در مطالعه خود تمرکز کردند.
مثال:
Researchers focused on paraxonic functions in their study.
معنی فارسی کلمه paraxonic
:
به ویژگی‌ها و کارکردهایی اطلاق می‌شود که در یک سیستم خاص تعریف شده است.
