معنی فارسی parbuckling
B1فرایند استفاده از فنون خاص برای بلند کردن و جابهجایی بارها با ایمنی بیشتر.
The action or process of securing and lifting a heavy load using ropes or cables.
- verb
verb
معنی(verb):
To hoist or lower by means of a parbuckle
example
معنی(example):
پارباکلینگ هنگام جابهجایی کانتینرهای بزرگ ضروری است.
مثال:
Parbuckling is necessary when moving large containers.
معنی(example):
آنها تکنیکهای پارباکلینگ را برای پروژه تمرین کردند.
مثال:
They practiced parbuckling techniques for the project.
معنی فارسی کلمه parbuckling
:
فرایند استفاده از فنون خاص برای بلند کردن و جابهجایی بارها با ایمنی بیشتر.