معنی فارسی parcelment
B1تجزیه یا تقسیم کردن بستهها به بخشهای کوچکتر، معمولاً در زمینه پست یا حمل و نقل استفاده میشود.
The act of parceling or dividing items into packages for delivery.
- NOUN
example
معنی(example):
تجزیه بستهها بیشتر از آنچه که انتظار میرفت طول کشید.
مثال:
The parcelment of the goods took longer than expected.
معنی(example):
باید در جلسه بعدی خود به فرایند تجزیه بستهها بپردازیم.
مثال:
We need to discuss the parcelment process in our next meeting.
معنی فارسی کلمه parcelment
:
تجزیه یا تقسیم کردن بستهها به بخشهای کوچکتر، معمولاً در زمینه پست یا حمل و نقل استفاده میشود.