معنی فارسی parchingly

B1

به طور خنک و خشک تعریف می‌شود، معمولاً در مورد شرایط جوی و محیط به کار می‌رود.

Characterized by intense dryness or heat.

example
معنی(example):

خورشید به شدت بر روی مناظر بیابانی تابید.

مثال:

The sun beat down parchingly on the desert landscape.

معنی(example):

هوا در طول تابش آفتاب ظهر به شدت گرم به نظر می‌رسید.

مثال:

The air felt parchingly hot during the midday sun.

معنی فارسی کلمه parchingly

: معنی parchingly به فارسی

به طور خنک و خشک تعریف می‌شود، معمولاً در مورد شرایط جوی و محیط به کار می‌رود.