معنی فارسی pard

B1

نامی که به گربه‌ای بزرگ اشاره دارد، مانند یوز یا پلنگ.

A term used to refer to a leopard or similar big cats.

noun
معنی(noun):

A leopard; a panther.

example
معنی(example):

پارد در برخی زمینه‌ها معادل یوز است.

مثال:

The pard is a synonym for leopard in some contexts.

معنی(example):

در ادبیات قرون وسطی، پارد غالباً نماد زیبایی و خشونت است.

مثال:

In medieval literature, a pard often represents both beauty and cruelty.

معنی فارسی کلمه pard

: معنی pard به فارسی

نامی که به گربه‌ای بزرگ اشاره دارد، مانند یوز یا پلنگ.