معنی فارسی paretics

B2

افراد مبتلا به ناتوانی حرکتی، معمولاً به خاطر آسیب‌های عصبی.

Persons affected by paralysis or motor impairment.

example
معنی(example):

افراد پارتیک اغلب به مراقبت‌های ویژه نیاز دارند.

مثال:

Paretics often require special care.

معنی(example):

مرکز اجتماعی منابعی برای افراد پارتیک دارد.

مثال:

The community center has resources for paretics.

معنی فارسی کلمه paretics

: معنی paretics به فارسی

افراد مبتلا به ناتوانی حرکتی، معمولاً به خاطر آسیب‌های عصبی.