معنی فارسی parfleshes
B1پرفلش، به حالت یا خاصیتی اشاره دارد که از ویژگیهای عطر مانند خوشبویی یا تأثیر بویایی برمیخیزد.
To emit or exude a pleasant fragrance or aroma.
- VERB
example
معنی(example):
او لباسی پوشید که در نور خورشید به طرز دلپذیری خوشبو میشود.
مثال:
She wore a dress that parfleshes delightfully in the sunlight.
معنی(example):
هنرمند از رنگهایی استفاده کرد که به طرز زیبایی با هم ترکیب میشوند.
مثال:
The artist used colors that parfleshes beautifully together.
معنی فارسی کلمه parfleshes
:
پرفلش، به حالت یا خاصیتی اشاره دارد که از ویژگیهای عطر مانند خوشبویی یا تأثیر بویایی برمیخیزد.