معنی فارسی pargetted
B1گچکاری شده، به عملی گفته میشود که طی آن سطوح با گچ پوشانده شده تا دوام و زیبایی آنها افزایش یابد.
Having been covered with plaster for protection and aesthetic purposes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دیوار گچکاری شد تا دوام آن افزایش یابد.
مثال:
The wall was pargetted to improve its durability.
معنی(example):
پس از گچکاری، سطح نسبت به شرایط جوی مقاومتر شد.
مثال:
Once pargetted, the surface became more resistant to weather conditions.
معنی فارسی کلمه pargetted
:
گچکاری شده، به عملی گفته میشود که طی آن سطوح با گچ پوشانده شده تا دوام و زیبایی آنها افزایش یابد.