معنی فارسی parishioner
B1 /pəˈɹɪʃnə(ɹ)/شهروند کلیسا، فردی است که به یک کلیسای خاص تعلق دارد و در مراسم و فعالیتهای آن مشارکت میکند.
A member of a parish, often attending its religious services.
- noun
noun
معنی(noun):
A member of a parish.
example
معنی(example):
شهروند کلیسا در مراسم کلیسای روز یکشنبه شرکت کرد.
مثال:
The parishioner attended the Sunday service.
معنی(example):
به عنوان یک شهروند کلیسا، او به سازماندهی رویدادهای اجتماعی کمک میکند.
مثال:
As a parishioner, she helps organize community events.
معنی فارسی کلمه parishioner
:
شهروند کلیسا، فردی است که به یک کلیسای خاص تعلق دارد و در مراسم و فعالیتهای آن مشارکت میکند.