معنی فارسی parolees
B1افرادی که به طور مشروط از زندان آزاد شدهاند و باید شرایط خاصی را رعایت کنند.
Individuals who have been released from prison on parole and must adhere to specific conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
افراد تحت آزادی مشروط موظفند به طور منظم با افسر خود گزارش دهند.
مثال:
The parolees are required to check in with their officer regularly.
معنی(example):
گروههای حمایتی میتوانند برای افراد تحت آزادی مشروط مفید باشند.
مثال:
Support groups can be beneficial for parolees.
معنی فارسی کلمه parolees
:
افرادی که به طور مشروط از زندان آزاد شدهاند و باید شرایط خاصی را رعایت کنند.